چرا باید در جامعه امروزی به نوآوری محصول اهمیت دهیم؟ این مشکلی است که بسیاری از شرکتها باید در مورد آن فکر کنند. در حال حاضر، بسیاری از شرکتهای داخلیِ رشدمحور در حال بررسی نوآوری محصول هستند. شکل، عملکرد و نقطه فروش محصولات روز به روز جدیدتر میشود. با این حال، بیشتر نوآوریهای سازمانی، نوآوری خودجوش و نوآوری برای نوآوری است. بسیاری از آنها محصول هوسهای ناگهانی یا آرزوهای مدیران سازمان هستند.
در سالهای اخیر، ما متوجه شدهایم که «تحت فشار شدید نوآوری در بازار چین، شرکتها به شدت تحت تأثیر روند «نوآوری محصول در چین» قرار گرفتهاند.»
در شرایط اقتصاد بازار، به ندرت پیش میآید که عرضه محصولات کمتر از تقاضا باشد و اکثر کالاها در حالت اشباع بازار قرار دارند؛ حتی اگر عرضه یک کالای خاص کمتر از تقاضا باشد، در مدت زمان کوتاهی بین عرضه و تقاضا تعادل برقرار میشود یا حتی عرضه بیش از حد میشود که نتیجه تخصیص منابع بازار است. از نظر پدیده، عرضه اکثر محصولات در بازار چین از تقاضا فراتر میرود. صنعت مواد غذایی حتی بدتر است. در مرحله فعلی، شرکتهای غذایی چین با همگنسازی محصولات، پیروی از روند و جعل محصولات در یک جریان بیپایان مواجه هستند. تحت تأثیر محصولات یکسان، فشار کانالهای مربوطه و رقابت پایانهای اجتنابناپذیر است و جنگ قیمت را میتوان در همه جا مشاهده کرد.
همگنسازی بازاریابی شرکتهای غذایی باعث میشود کل صنعت در تنگنای سود پایین قرار گیرد. قدرت محصول، تضمین مهمی برای رقابتپذیری شرکتها است. شرکتها باید کمبودها را از طریق محصولات پیدا کنند و بازار را از طریق نوآوری در محصول پیدا کنند. برای شرکتها، بازار همیشه منصفانه و برابر است، بنابراین شرکتها بازار را هدف قرار میدهند، محصولات را نوآوری میکنند و همیشه فضای بازار را پیدا میکنند. نوآوری در محصول، تخیل یا انگیزه احساسی نیست، بلکه آفرینشی منطقی با قوانینی است که باید رعایت شود.
اول از همه، ما باید چندین اصل نوآوری محصول را درک کنیم
۱. جریان اصلی.
نوآوری در محصولات غذایی باید مسیر اصلی را در پیش بگیرد. تنها با درک روند مصرف اصلی میتوانیم به موفقیت در نوآوری محصول دست یابیم. روند مصرف اصلی مدرن در زندگی روزمره ما وجود دارد. اگر کمی به آن توجه کنیم، متوجه خواهیم شد که وقتی بیشتر و بیشتر به حفاظت از محیط زیست، ورزش، مد، مراقبتهای بهداشتی، گردشگری و سرگرمی توجه کنیم، خواهیم فهمید که جریان اصلی در کل مسیر زندگی ما نفوذ کرده است. از بررسی روند توسعه صنعت نوشیدنی چین میتوانیم ببینیم که تقریباً همه برندهای قوی در بازار نوشیدنی موجود با ظهور یک روند اصلی خاص رشد میکنند. به یک معنا، حتی میتوانیم فکر کنیم که صنعت نوشیدنی صنعتی است که در آن زمان قهرمان میسازد!
در آغاز قرن جدید، روند مصرف اصلی مردم چین از «رفع تشنگی» ساده به سمت کیفیت و ارزش غذایی تغییر کرده است. بنابراین، نوشیدنیهای آبمیوه در مقابل «ویتامینها» و «زیبایی» ظاهر میشوند و تعداد زیادی از محصولات با ارزش غذایی به عنوان جذابیت ظاهر میشوند و مورد توجه مصرفکنندگان قرار میگیرند. در سال ۲۰۰۴، با تلاش چین برای بازیهای المپیک، روند مصرف اصلی مردم چین بهبود یافته است. موفقیت ورزش و افزایش شور و شوق ورزشی، نوشیدنیهای ورزشی رونق گرفته و نوآوریهای اصلی، جایگاه برند نوشیدنیهای ورزشی را به خود اختصاص داده است.
۲. زمانها.
برای شرکتهای انفرادی، نوآوری محصول همیشه وجود ندارد، بلکه مبتنی بر فرصتهای زمانه است. نوآوری خوب محصول نمیتواند موفقیت محصولات را تضمین کند، بلکه باید با محیط زمانه سازگار شود. در مقایسه با محیط عصر، اگر نوآوری محصول خیلی دیر ظاهر شود، ممکن است قدیمی یا از دیگران جلوتر باشد؛ برعکس، اگر خیلی زود ظاهر شود، ممکن است مصرفکنندگان نتوانند آن را درک و بپذیرند.
در دهه ۱۹۹۰، زمانی که صدها شرکت تلویزیون رنگی در سراسر کشور هنوز درگیر جنگ قیمت بودند، هایر نوآوری در محصول را انجام داد و در راهاندازی تلویزیون دیجیتال هایر پیشگام شد. با این حال، در آن زمان، این ایده به یک هیاهوی بیاساس تبدیل شد. صنعت و مصرفکنندگان نمیتوانستند با چنین نوآوری در محصول موافق باشند. اگرچه محصول خوبی بود، اما به دلیل زمان و محیط متفاوت، نتوانست جا بیفتد. تلویزیون رنگی در بازار تلویزیون رنگی چین با رقابت شدید، جایگاه استراتژیکی دارد و منابع بازاریابی تلویزیون رنگی هایر را بیش از حد برداشت میکند، که این امر تلویزیون رنگی هایر را در وضعیت نامناسبی قرار میدهد.
۳. میانهروی.
نوآوری محصول باید متعادل باشد، «گامهای کوچک و دویدن سریع» راهی امن است. بسیاری از شرکتها اغلب اصل «پیشگامی متعادل، نیم قدم جلوتر» را نادیده میگیرند، به محض اینکه در لذت نوآوری محصول فرو میروند و نمیتوانند خود را از آن رها کنند، اغلب نوآوری محصول را از مسیر صحیح منحرف میکنند و وارد سوءتفاهم میشوند، حتی در فروپاشی بازار، منابع سازمانی را هدر میدهند، در عین حال، فرصت بازار نیز از دست میرود.
۴. تفاوتها.
هدف مستقیم نوآوری محصول، ایجاد تفاوت در محصول، افزایش مزیت تمایز محصولات سازمانی و افزایش رهبری محصولات در بخشهای بازار است. ورود به بازار جدید
زمان ارسال: ۴ فوریه ۲۰۲۱